
زندانی بدهکار ۹۳ ساله با کمک ستاد دیه استان تهران آزاد شد
مسن ترین زندانی بدهکار استان تهران با کمک ستاد مردمی دیه از بازداشنگاه اوین آزاد شده، به کانون خانواده بازگشت.
مشاهده خبر »
نیکوکاران بدهی 20نفر زندانی زن را پرداخت کردهاند
از ابتدای سال جاری تاکنون، نیکوکاران استان تهران با پرداخت بدهی بیست نفر زندانی زن نیازمند، زمینه آزادی آنان را فراهم کرده، به کانون خانواده بازگرداندهاند.
مشاهده خبر »
کادر درمان بیمارستان قلب هفتادمین زندانی بدهکار را آزاد کردند
با همت کادر درمان، پزشکان و پرستاران بیمارستان قلب شهید رجایی، تاکنون هفتاد نفر از زندانیان نیازمند جرایم غیرعمد تهرانی آزاد شدهاند.
مشاهده خبر »
نیکوکاران استان تهران در 8ماه گذشته 351 نفر زندانی بدهکار را آزاد کردهاند
طی هشت ماه گذشته، نیکوکاران استان تهران، بدهی 351 نفر زندانی بدهکار را پرداخت کرده، به کانون خانوادههایشان بازگرداندهاند.
مشاهده خبر »
مثلث کار نیک در ستاد دیه تهران
پدر خسته و ناتوان با ته مانده پنجاه هزار تومانی که دیروز قرض کرده، خود را به ستاد دیه استان تهران رسانده است. پلاک 19 اعرابی 5 در خیابان میرزای شیرازی، جایی برای مهر ورزیدن، بدان امید که پسرش را از زندان نجات دهد. علیرضا دستکش چرمی میدوخت. از آن دستکشها که نشانه پولداری صاحبش است.
مشاهده خبر »
هزینه مراسم ترحیم موجب آزادی یک زن بدهکار شد
هزینه مراسم ترحیم پدر خانواده ای، موجبات آزادی یکی از زنان بدهکار جرایم غیرعمد را فراهم کرد.
مشاهده خبر »
ریل قطار تا جاده زندان!
زمانی مسعود مهماندار قطار بود و از زائران امام رضا(ع) پذیرایی میکرد. زندگی او با قصه عاشقی در همین مسیر آهنین شروع شد، اما رویاهای او در تصادف مسیر بیمارستان رنگ باخت و طولی نکشید که نشست ستونهای خانه، همسایهها را به دادگاه کشاند و او را به زندان تهران بزرگ! اکنون باید خسارت ساختمانهای مجاور را جبران کند و از آن همه گذشته، تنها همان قصه شیرین باقی مانده است...
مشاهده خبر »
نیکوکار جوان با اهدای پساندازش بدهی یک زندانی را پرداخت کرد
نیکوکار بیست ساله با اهدای بخشی از پساندازش، در آزادی یک زندانی بدهکار و نیازمند سهیم شد.
مشاهده خبر »
طمع پول یک شبه زندگیمان را بر باد داد
یحیی از سال 1397 به خاطر مشکلات مالی در ندامتگاه تهران بزرگ به سر میبرد. طی این مدت همسرش به تنهایی بار سنگین خانه و زندگی و یک پسر تصادف کرده را بر دوش میکشد. کاش میتوانست به گذشته برگردد. به سالهای دوری که کنار دختردایی هفده سالهاش، سر سفره عقد لبخند میزد.
مشاهده خبر »
صندوقهای خانگی و قصه تکراری ناآگاهی به قانون
صغری بعد از مرگ ناگهانی شوهرش، چند صندوق خانگی باز کرد؛ صندوقهایی که قرار بود گره از مشکلات همسایهها باز کند اما گره بزرگی به زندگی خودش انداخت. وامهایی که گرفتند و آدمهایی که رفیق نیمهراه شدند و نتیجهاش زنی است پشت دیوارهای ندامتگاه شهر ری و مددکارانی که برای نجات او با شانزده نفر روبرو هستند.
مشاهده خبر »












