قول دادهام تا شب خواستگاری چایی نخورم!
سیدیوسف قرار بود با پول خالهاش سرمایهای به هم بزند و ماهیانه هفت میلیون تومان به او بدهد. این طوری از طرفی مخارج زندگی خاله بیوهاش تأمین میشد و خودش هم رویای ازدواج با دختر مورد علاقهاش را به واقعیت تبدیل میکرد. حالا یک هفته است که به مرخصی آمده، دست به دامان نیکوکاران ستاد دیه و دوست و آشنا تا 500 میلیون تومان بدهی خالهاش را جور کند و از زندان آزاد شود. یادش هست وقتی با چشمان اشک آلود پرواز هواپیما به مقصد تورنتو کانادا را میدید، به فوژان پیام فرستاد: قول میدهم تا شب خواستگاری از تو...